یادداشت | فرصتی برای "عوام فریبی"
سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا | باشگاه نویسندگان حوزوی
خانه هایی روی آب
شخصی از خیابانی عبور می کرد. مرد فقیری را دید که از فرط گرسنگی در کنار پیاده رو نشسته و گریه می کند. نزدیک او رفت و کنارش نشست و او هم مشغول اشک ریختن شد. مرد بینوا تا این حالت را مشاهده کرد به او گفت گریه لازم نیست. قدری از نان هایی که در دست داری به من بده و برو. پاسخ شنید که من تا فردا هم می توانم کنارت بنشینم و برای همدردی با تو ناله کنم اما نان ها را نمی توان به تو بدهم.
در هر حادثه ای امداد رسانی صحیح و به موقع مهم ترین کاری است که باید انجام داد. این وظیفه البته اولا متوجه دولت ها است و باید با مدیریت بحران بار غم و غصه را از دوش حادثه دیدگان بردارند. مردم ما هم مشتاق کمک رسانی به گرفتارشدگان در سیل و زلزله هستند و سعی می کنند به اندازه توانشان در این مسئله سهیم باشند و در کنار دولت ها برای هرکاری که سرعت روند خدمت رسانی را افزایش بدهد آماده هستند.
اما باید هدف از انجام خدمت رسانی نیز مشخص باشد و معلوم شود که افراد مختلف با چه نیتی اقدام به همیاری می کنند زیرا در همه حوادث برخی افراد به دنبال سوء استفاده و خودنمایی هستند تا از پیله فراموشی خارج شوند.
برخی هنرمندان و افراد صاحب نام هم از این قاعده مستثنی نیستند و از فرصتی استفاده می کنند تا توجه مردم را جلب کنند.
به عبارتی ساده و ملموس تر جماعت سلبریتی همیشه به دنبال کارهای شیک و بی درد سر هستند و تا به حال پرده هایی از این روش را رونمایی کرده اند. از روشن کردن شمع برای قربانیان حوادث تروریستی در اروپا تا پوشیدن لباس یک دست سیاه و شرکت در مراسم های ترحیم همراه با عینک دودی.
سلبریتی ها البته در مواقع مختلف با درج مطلب در صفحات شخصی شان سعی در جلوه نمایی دارند تا افزون بر پرده سینما و قاب تلویزیون از دل های مخاطبانشان نیز محو نشوند. آن قدر که حتی سگ را در کنار سجاده نماز قرار می دهند و با آن عکس می گیرند و جملات فلسفی بر زبان جاری می کنند و برخی از آنها نیز از جبر زمانه دست به دامان حیوانات خانگی می شوند و با عجز و ناله از حیوان زبان بسته می خواهند که برایشان دعا کند و او را غرق بوسه می کنند.
سلبریتی ها حتی در برخی موارد مردم را عده ای رعیت پر توقع و زیاده خواه خطاب می کنند تا به خیال خودشان به یک دولت خوش خدمتی کرده باشند؛ اما در زمانه دیگری تغییر موضع می دهند و به دلیل گران شدن عوارض خروج از کشور با دولت محبوبشان خداحافظی می کنند تا عذاب وجدانشان آرام بگیرد.
آنها می خواهند که بمانند پس از هر کاری که به آنها تنفس بدهد دریغ نمی کنند.
سلبریتی ها حتی در ماجرای زلزله کرمانشاه هم وارد صحنه شدند و مبالغی را از جیب ملت جمع آوری کردند تا برای مردم داغ دیده و بی خانمان هزینه کنند؛ اما امروز بعد از گذشت حدود شش ماه از آن اتفاق تلخ گویا هنوز قصد هزینه کردن آن پول ها را ندارند تا جایی که صدای مسئولان کرمانشاه نیز به اعتراض بلند شده است.
اکنون چند سؤال مهم مطرح است که باید برخی هنرمندان و صاحبان نام و شهرت به آن پاسخ بدهند.
- میزان مبالغی که برای امداد رسانی به زلزله زدگان جمع آوری کرده اند چه قدر است؟
- این مبالغ به حساب شخصی آن ها واریز شده است یا حساب جداگانه ای به این کار اختصاص داده اند؟ واضح است که اگر حساب شخصی باشد و سود روز شمار به آن تعلق بگیرد باید تکلیف سود مازاد نیز مشخص شود؟
- چه نهادی بر این اقدام نظارت خواهد کرد و تکلیف پول های جمع آوری شده را مشخص خواهد کرد؟
- چرا برخی از مردم در هنگام حوادث به نهادهای حمایتی اعتماد نمی کنند و تصور دارند که کمک هایشان به سوریه و عراق و فلسطین گسیل داده خواهد شد؛ اما به یک فرد تنها به خاطر شهرتش اطمینان می کنند و حاضر می شوند مبالغ اهدایی را به آنها تحویل بدهند؟
- و یک سؤال دیگر که اگر در یک روز گرم تابستان یا هوای بارانی و سرد زمستان فرد نیازمند و ناتوانی در کنار خیابان به انتظار ایستاده باشد آیا سلبریتی پورشه و پرادو سوار حاضر است بدون هیچ جار و جنجال و سلفی انداختن او را سوار کند و به مقصد برساند و مبلغی را نیز به او پرداخت کند؟
کلام آخر: سلبریتی بودن همیشه بد نیست اما سوء استفاده کردن از نام و شهرت برای رسیدن به هدف های شخصی زشت و ناپسند است./۹۱۸/ی۷۰۳/س
حجت الاسلام محمدهادی سمتی، پژوهشگر و مبلغ حوزه علمیه قم